وادی ایمن

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی» ثبت شده است

با سلام

در مطالب گذشته به تعریفی از دروغ و اثرات سوء آن بر جان آدمی و هم چنین درباره عوامل درونی دروغگویی صحبت کردم

امروز تصمیم دارم  عوامل بیرونی مؤثر در دروغگویی افراد جامعه را مورد بررسی قرار دهم. به عبارت دیگر چه فرهنگ یا خرده فرهنگ هایی بر اجتماع حاکم می شود که افرادِ آن جامعه با قرار گرفتن در چنین شرایطی وادار به دروغگویی می شوند؟ (البته این نکته را تأکید می کنم که یک انسان مؤمن در هیچ شرایطی حتی زمانی که جو بر علیه او است دروغ نمی گوید اما این دلیل نمی شود که ما فرهنگ حاکم بر جامعه را مورد ارزیابی قرار ندهیم)

  • وادی ایمن

خانه ساده و زیبایی در خمین، خانه ای که رهبر کبیر انقلاب در آن به دنیا آمد...

 

مسکن اسم مکان از ریشه" س ک ن" است و به معنی محل آرامش است. با این مقدمه می توان نگاه متعالی اسلام را به این مقوله به خوبی درک نمود. خانه باید برای یک مسلمان مکانی باشد تا در آن از نظر روحی و جسمی احساس آرامش نماید. او به عنوان یک مسلمان در هر جایگاه و مقام اجتماعی که باشد، (تفاوتی نمی کند)، باید با امید و مجاهدت و اخلاص و توکل وظایف خویش را انجام دهد، همچنین باید نقش مؤثری را در برابر اعضای خانواده خویش داشته باشد. پس مسکن خوب می تواند به عنوان یک عامل آرامش بخش در آماده سازی روح و جسم هر مسلمان برای انجام وظایف الهی اش در برابر خود، خدا، و خلق خدا، بسیار مؤثر باشد.

 

خانه محلی برای امنیت روانی ساکنان آن است. بی شک یکی از مؤثر ترین مسائل برای ایجاد آرامش در زندگی افراد، احساس امنیت روانی است، این ویژگی با در نظر گرفتن موارد زیر به وجود می آید:

  • وادی ایمن

اسلام به عنوان کاملترین و آخرین دین، برنامه کاملی برای زندگی فردی و اجتماعی انسان، پایه ریزی نموده است. نظام فکری اسلام مبتنی بر جایگاه انسان در عالم وجود و با توجه به همه نیاز های جسم و روح او و توانمندی های بلقوه و بلفعل او طراحی شده. نظامی همه جانبه که آدمی را حتی برای لحظه ای تنها رها نکرده است...

دنیایی که این نظام برای انسان طراحی نموده، سرشار از آرامش، بهداشت روح و روان، امید، تلاش، صمیمیت و... است.

یکی از هزاران موضوعی که اسلام برای آن توصیه ها و راهکارهایی ارائه نموده است، محل سکونت و شرایط ظاهری آن است. قاطبه روانشناسان معتقدند که محل سکونت انسان، اثرات مهمی بر روح و روان آدمی دارد، وقتی یک مولکول آب نسبت به شرایط فیزیکی و متافیزیکی پیرامون خود واکنش نشان می دهد، روح و روان انسان از شرایط پیرامونی خود اثر نمی پذیرد؟ خیلی از ما (مخصوصاً کودکان و زنان خانه دار) ساعت های بسیار زیادی از وقت خود را در منزل می گذرانیم به راستی آیا مکان زندگی و سبکی که به واسطه محدودیت هایی که مکان زندگی امروز بر ما تحمیل می کند، بر روح و روان ما مؤثر نخواهد بود؟ مسائلی که متآسفانه در زندگی شهری امروز، کمتر به آن توجه شده است...

  • وادی ایمن

رفتار های اجتماعی و سبک زندگی ما انسانها تابع تفسیر ما از زندگی است. این که زندگی را چگونه تعریف می کنیم و از آن چه می خواهیم و هدف ما در آن چیست، ما را وادار می کند تا ظاهر و باطن زندگی خود را تنظیم و مدیریت نماییم. همین تفکرات و اعتقادات است که برای بشر امروز دو نوع عمده از سبک زندگی را تعریف نموده است...

  • وادی ایمن

در مطالب گذشته تعریفی از تجملگرایی، آثار سوء آن بر جامعه و عوامل ایجاد و گسترش آن مطرح شد. امروز برآنم تا یکی دیگر از عوامل درونی آن را بیان نمایم. عاملی که شناخت و مبارزه با آن نه تنها ریشه های تجملگرایی را در وجود آدمی می خشکاند، بلکه در برابر بسیاری از خطا ها و گناهان دیگر نیز آدمی را حراست می کند...

عوامل درونی گرایش انسان به تجملگرایی:

  1. حب دنیا: که در مطلب گذشته به آن پرداختم
  2. تکبر و خودستایی...
  • وادی ایمن

 

در پست قبلی، مرز های تشخیص در امر تجمل گرایی را بیان نمودم. با در نظر گرفتن  این مرز های شش گانه، انسان می تواند به راحتی تشخیص دهد که آیا عملش مطابق با تجملگرایی بد است یا نه. برای مثال بررسی می کند که آیا تصمیمش برای خرید کالایی، از سر نیاز به آن کالا است؟ (در غیر این صورت مصداق بارز اسراف و حرام است)

آیا خرید این کالا به نیت فخرفروشی است؟

آیا با این خرید خود نقشی هرچند اندک در وابستگی کشورش به کفار، ایفا می کند یا نه؟ آیا به ساز و کار اقتصادی کشور ضرر می رساند یا نه؟ و...

الته باید به این نکته توجه کرد که برای تشخیص و پاسخگویی به این سولات 6 گانه باید از عقل سلیم و بی حجاب مدد گرفت و الا عقل توجیه گر و جانب گرایانه، خیلی از اوقات با توجیهات خود مانع از تشخیص صحیح می گردد.

 

در این پست سعی خواهم نمود به مضرات گسترش فرهنگ  تجملگرایی در جامعه اشاره نمایم...

  • وادی ایمن

شاید بتوان "فرهنگ" را به "مجموعه پیچیده‌ای از دانش‌ها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعهٔ خویش فرامی‌گیرد" تعریف نمود.

طبق این تعریف در میابیم که هر یک از عادات و رفتار و اعتقادات ما به عنوان اجزاء سازنده جامعه تا چه حد می تواند در ساختن فرهنگ عمومی جامعه و رفتار سایر افراد جامعه، موثر باشد و اینکه هر یک از افراد جامعه تا چه حد مسوولیت خطیری در ایجاد و ارتقاء فرهنگ جامعه خویش دارند.

مقوله "اسراف" یا نقطه مقابل آن، "درست مصرف کردن" هم یکی از آن دسته از رفتار های افراد جامعه است که در نهایت می تواند سازنده یک رفتار عمومی در بین آحاد جامعه گردد، در نتیجه اصلاح روش های زندگی فرد فرد جامعه منجر به ایجاد فرهنگی غنی و صحیح در این رابطه خواهد شد.

آنچه تا کنون درباره تعریف و محدوده اسراف و... به آن اشاره شد، دانشی بیش نبود و اگر بخواهیم آنچه را فراگرفتیم نافع باشد باید با تفکر و تدبر، زندگی و باورهای خود را با آن اصول و علوم منطبق سازیم تا علمی سودمند برایمان حاصل گردد.

امروز برآنم تا با مطرح نمودن چند نمونه از رفتار ها و عادات و آداب فردی و اجتماعی به مساله اسراف در زندگی امروز اشاراتی هرچند اندک داشته باشم...

  • وادی ایمن