وادی ایمن

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

 

در پست قبلی، مرز های تشخیص در امر تجمل گرایی را بیان نمودم. با در نظر گرفتن  این مرز های شش گانه، انسان می تواند به راحتی تشخیص دهد که آیا عملش مطابق با تجملگرایی بد است یا نه. برای مثال بررسی می کند که آیا تصمیمش برای خرید کالایی، از سر نیاز به آن کالا است؟ (در غیر این صورت مصداق بارز اسراف و حرام است)

آیا خرید این کالا به نیت فخرفروشی است؟

آیا با این خرید خود نقشی هرچند اندک در وابستگی کشورش به کفار، ایفا می کند یا نه؟ آیا به ساز و کار اقتصادی کشور ضرر می رساند یا نه؟ و...

الته باید به این نکته توجه کرد که برای تشخیص و پاسخگویی به این سولات 6 گانه باید از عقل سلیم و بی حجاب مدد گرفت و الا عقل توجیه گر و جانب گرایانه، خیلی از اوقات با توجیهات خود مانع از تشخیص صحیح می گردد.

 

در این پست سعی خواهم نمود به مضرات گسترش فرهنگ  تجملگرایی در جامعه اشاره نمایم...

  • وادی ایمن

 

 

 

 

تجمل گرایی در لغت به معنای آراسته گرایی است. و در اصطلاح گرایش افراطی به استفاده از زینت های مادی در زندگی می باشد.

از آنجایی که گرایش به زیبایی یک امر فطری در نهاد آدمی است و از آنجا که خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد، در نگاه اول به نظر می رسد که تجمل نه تنها امری ناپسند نیست بلکه امری بسیار نیکو و منطبق با فطرت انسانی است. از اینجاست که باید بحث  از تجملگرایی را  تحت دو سرفصل جداگانه "تجمل گرایی خوب" و "تجمل گرایی بد" ادامه داد.

این بخش: تجملگرایی خوب...

  • وادی ایمن

شاید بتوان "فرهنگ" را به "مجموعه پیچیده‌ای از دانش‌ها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعهٔ خویش فرامی‌گیرد" تعریف نمود.

طبق این تعریف در میابیم که هر یک از عادات و رفتار و اعتقادات ما به عنوان اجزاء سازنده جامعه تا چه حد می تواند در ساختن فرهنگ عمومی جامعه و رفتار سایر افراد جامعه، موثر باشد و اینکه هر یک از افراد جامعه تا چه حد مسوولیت خطیری در ایجاد و ارتقاء فرهنگ جامعه خویش دارند.

مقوله "اسراف" یا نقطه مقابل آن، "درست مصرف کردن" هم یکی از آن دسته از رفتار های افراد جامعه است که در نهایت می تواند سازنده یک رفتار عمومی در بین آحاد جامعه گردد، در نتیجه اصلاح روش های زندگی فرد فرد جامعه منجر به ایجاد فرهنگی غنی و صحیح در این رابطه خواهد شد.

آنچه تا کنون درباره تعریف و محدوده اسراف و... به آن اشاره شد، دانشی بیش نبود و اگر بخواهیم آنچه را فراگرفتیم نافع باشد باید با تفکر و تدبر، زندگی و باورهای خود را با آن اصول و علوم منطبق سازیم تا علمی سودمند برایمان حاصل گردد.

امروز برآنم تا با مطرح نمودن چند نمونه از رفتار ها و عادات و آداب فردی و اجتماعی به مساله اسراف در زندگی امروز اشاراتی هرچند اندک داشته باشم...

  • وادی ایمن

ضمن عرض تبریک به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما بزرگوران، برآنم تا با مطرح کردن چند روایت، جایگاه مسرف و حد و مرز اسراف  بپردازم  تا با توجه و تدّبر در کلام معصومین(علیهم السلام)، ان شاءالله در آینده، به مصادیق اسراف در جامعه امروز بپردازم.

  1. حضرت علی(علیه السلام)، اسراف و از بین بردن نعمت ها را باعث فقر در قیامت عنوان می فرماید چراکه اولاً اسراف جزو گناهان کبیره است و در قیامت باعث مواخذه پروردگار از شخص مسرف است و در ثانی، اگر به جای اسراف، آن نعمت در جای صحیحش هزینه می شد، زاد و توشه قیامت افزایش میافت:

 

فَدَعِ الْإِسْرَافَ مُقْتَصِداً وَ اذْکُرْ فِی الْیَوْمِ غَداً وَ أَمْسِکْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِیَوْمِ حَاجَتِک‏

ترجمه: اسراف را رها کن و میانه ‏روى در پیش‏گیر و امروز به یاد فردا باش و از مال به اندازه ضرورتت نگه‏دار و اضافى آن را براى روز نیازمندیت (قیامت) پیش فرست. (فرازی از نامه 21)

 

  1. باید در نظر داشت که حدود اسراف تباه کردن نعمت است هر قدر ناچیز باشد. تباه کردن نعمت، تنها دور ریختن آن و بلا استفاده گذاشتن آن نیست حتی اگر نعمتی در جایی به غیر از جایگاه حقیقی اش استفاده گردد، هم نوعی اسراف است:

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: ادنی الاسراف هراقة فضل الانأ و ابتذال ثوب الصون و القأ النوی.

ترجمه: کمترین دور ریختن باقی ماند غذا در ظرف و بد نگه‌داشتن و دم دستی کردن لباس نو و دور انداختن هسته‌ی خرماست (یعنی اگر از هسته‌ی خرما هم بشود استفاده‌ای کرد، نباید آن را دور انداخت)(وسائل، ج 3، ص 384)

حال با دقت در این حدیث شریف، وای بر مومنی که قدرت و نیروی جوانی اش را در دوری از خدا هزینه کند، ثروتش را در راه حرام خرج نماید، از زمان که از بالاترین نعمت هاست صحیح استفاده نکند، قلبی را که جایگاه خدا و محبین خداست، از لذات و محبت های حرام پر نماید و... اینجاست که سخن امیر مومنان(علیه السلام) را در باره جایگاه مسرفان به خوبی در میابیم:

 امام علی (علیه السلام) می فرمایند: وَیحَ المُسرِفِ ، ما أبعَدَهُ عن صَلاحِ نفسِهِ واستِدراکِ أمرِهِ !

ترجمه: بیچاره اسرافکار ! چه دور است از اصلاح نفس و جبران کردن کار خود . (میزان الحکمه ج4ص444به بعد)

 

  1. باید توجه داشت که حتی بخشیدن مال به شخصی که استحقاق آن را ندارد، نوعی اسراف است چرا که این مال در غیر جایگاه صحیحش هزینه شده است، حضرت علی (علیه السلام) در پاسخ به بی خردانی که ایشان را پند می دادند!! که اگر می خواهی یاران تو بیشتر شوند مثل معاویه عمل کن و به آنها از پول بیت المال بذل و بخشش نما! فرمودند:

...آگاه باشید! بخشیدن مال به آنها که استحقاق ندارند، زیاده روی و اسراف است. (فرازی از خطبه 126)

با خود بیندیشیم که آیا ما، در هر جایگاه و منصبی چه در خانواده کوچک خود یا در جمع دوستان و آشنایان، یا در محیط کار یا و... آیا برای آنکه طرفداران و علاقمندان خود را امیدوار و مطمئن نگاه داریم، آیا دست به این چنین بخشش های بی جایی زده ایم؟

 

  1. برای پرهیز از اسراف از یک سو و نجات از دام  تنگ نظری و خسّت از سوی دیگر، چاره ای جز درپیش گرفتن راه اعتدال نیست، تشخیص اینکه هریک از اعمال ما در کدام یک از سه محدوده ذکر شده (اسراف،  میانه روی، خساست) قرار دارد، نیاز به تفکر صحیح و عقلی بدون حجاب است تا قدرت تشخیص را بالا برده و ما را از اشتباه مصون دارد.

این که عقل چگونه تشخیص صحیح و بدون خطا می دهد خو مبحث گسترده ای است که علما و عرفا با مدد از فرمایشات معصومین(علیهم السلام) به طور گسترده به آن پرداخته اند و امید دارم در آینده بتوانم در این باره مباحثی را مطرح نمایم.

در آخر با حدیث گهر باری سخنم را به پایان می برم، حدیثی که در آن پیامبرِ(صل الله علیه و آله) امت وسط را به زیبایی تو صیف نموده است. امید که ما هم در اعتدال و میانه روی او را اسوه خود قرار دهیم نه نفس خود را.

کانَ النَّبىُّ صلی الله علیه و آله و سلم ... یُسَلِّمُ عَلى مَنِ اسْتَقْبَلَهُ مِنْ کَبیرٍ وَ صَغیرٍ وَ غَنىٍّ وَ فَقیرٍ و لا یُحَقِّرُ ما دُعِىَ اِلَیهِ و لو اِلى خَشفِ التَّمْرِ وَ کانَ خَفیفَ المَئونَةِ کَریمَ الطَّبیعَةِ، جَمیلَ المُعاشَرَةِ، طَلِقَ الوَجهِ، بَشّاشا من غَیرِ ضِحکٍ، مَحْزونا مِن غَیرِ عَبوسٍ، مُتَواضِعا مِنْ غَیْرِ مَذَلَّةٍ، جَوادا مِن غَیْرِ سَرَفٍ، رَقیقَ القَلبِ، رَحیما بِکُلِّ مُسْلِمٍ... ؛
 

ترجمه: رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم( این گونه بودند) ... به هر کس برخورد مى‏ نمودند، از بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر، سلام مى‏ کردند و اگر به جایى حتى براى خوردن خرمایى خشک دعوت مى ‏شدند، آن را کوچک نمى‏ شمردند. زندگیشان کم هزینه بود، بزرگ طبع، خوش معاشرت و گشاده رو بودند، بى آن‏که بخندند، همیشه متبسم بودند، بى ‏آن‏که اخمو باشند، محزون بودند، بى ‏آن‏که از خود ذلّتى نشان دهند، متواضع بودند، مى ‏بخشیدند ولى اسراف نمى‏ نمودند، دل نازک و نسبت به تمام مسلمانان مهربان بودند.

ارشاد القلوب(دیلمی) ج 1، ص 115

  • وادی ایمن

اسراف از ریشه "س ر ف"  و در لغت به معنای تجاوز کردن و از حد گذشتن در هر کاری است که انسان انجام می دهد و در اصطلاح هم در همین معنای عام استفاده می شود

در تفاوت لغوی بین دو لفظ " اسراف " و " تبذیر " باید گفت: با در نظر گرفتن ریشه این دو لغت، چنین به نظر مى رسد که وقتى این دو در مقابل هم قرار گیرند، اسراف به معنى خارج شدن از حدّ اعتدال است بى آنکه چیزى را ظاهراً ضایع کرده باشد، مثل این که ما لباس گران قیمتى بپوشیم که بهایش ده برابر لباس مورد نیاز ما باشد، و یا غذاى خود را آن چنان گران قیمت تهیّه کنیم که با قیمت آن بتوان عدّه زیادى را تغذیه کرد; در این جا از حد گذرانده ایم ولى ظاهراً چیزى نابود نشده است.

  امّا "تبذیر" و "ریخت و پاش" آن است که آن چنان مصرف کنیم که به اتلاف و تضییع بینجامد; مثل این که براى دو نفر میهمان غذاى ده نفر را تهیّه ببینیم، و باقى مانده را در زباله دان بریزیم و اتلاف کنیم آن گونه که بعضى از ثروتمندان مى کنند.

ولى ناگفته نماند که گاه این دو کلمه در یک معنى به کار مى رود و حتّى به عنوان تأکید پشت سر یکدیگر قرار مى گیرند. به عنوان مثال:

امام على(علیه السلام) طبق آن چه در نهج البلاغه نقل شده، مى فرماید : "ألا و أنّ إعطاء المال فی غیر حقّه تبذیر و اسراف و هو یرفع صاحبه فی الدّنیا ویضعه فی الآخرة ویکرمه فی النّاس ویهینه عندالله"

ترجمه: آگاه باشید مال را در غیر مورد استحقاق صرف کردن، تبذیر و اسراف است، ممکن است این عمل انسان را در دنیا بلند مرتبه کند امّا مسلّماً در آخرت پست و حقیر خواهد کرد; در نظر توده مردم ممکن است سبب اکرام گردد، اما در پیشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد.

باید به این نکته مهم اشاره نمود که لفظ اسراف، صرفاً در موارد مالی و مادی استفاده نشده است بلکه محدوده استعمال آن بسیار وسیع می باشد. به عنوان مثال به چند مورد زیر که تماماً برگرفته از آیات قرآن است توجه کنید:

 

  • گناه نوعی اسراف است:

سوره زمر آیه 53: قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

ترجمه: بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیاده ‏روى روا داشته‏ اید از رحمت‏ خدا نومید مشوید در حقیقت‏ خدا همه گناهان را مى‏ آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است .

 

  • بت پرستی نوعی اسراف است: در جریان امر به معروف و نهی از منکر بنی اسراییل که توسط مومن آل فرعون صورت گرفت او بت پرستی را اینگونه برای مردم تشریح نمود:

سوره غافر آیه 43: لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِی إِلَیْهِ لَیْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِی الدُّنْیَا وَلَا فِی الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ

ترجمه: قطعا آنچه مرا به سوی آن می ‏خوانید نه دعوت (و حاکمیتی) در دنیا دارند و نه در آخرت، و تنها بازگشت ما در قیامت به سوی خدا است، و مسرفان اهل دوزخند

 

  • زیاده روی در انفاق کردن هم اسراف است:

سوره فرقان 67: والّذین إذا أنفقوا لم یُسرِفوا ولم یقتُرُوا وکان بین ذلِک قواماً

ترجمه: آنان که هرگاه انفاق کنند، نه از حد گذرند و نه تنگ گیرند و میان این دو روش اعتدال دارند.

 

 

در کل باید اذعان داشت که کلمه اسراف کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی در کمیت و کیفیت و بیهوده گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل می شود.

آن کس که مال خود را، وقت خود را، استعداد خود را، احساس و محبت خود را، علم خود را، خشم خود را، قوای درونی و بیرونی خود را، پست و مقام خود را و... را در غیر حدود صحیحش هزینه کند، بی شک جزو مسرفان است.

کمی تأمل در نوع زندگی خود و بایدها و نباید هایی که انسان متمدن امروز برای خود تعریف کرده است، می توان به موارد بسیاری اشاره نمود که می توان نام اسراف را به نوعی بر آن نهاد.

ان شاء الله در آینده با استمداد از آیات و روایات، به جایگاه مسرفان در نزد خداوند می پردازم ...

منتظر نظرات سازنده شما عزیزان هستم.

  • وادی ایمن