عوامل درونی تجملگرایی، بخش پایانی: بی نهایت طلبی
میل به بی نهایت
هنگامی که خداوند انسان را آفرید از فرشتگان خواست تا به او سجده کنند. این امر نشان از جایگاه رفیع انسان در عالم هستی دارد. تفاوت انسان و حیوان دقیقاً در این همین امر خلاصه می شود. نیاز های مادی او در ظاهر بسیار شبیه حیوانات است اما براستی این کمترین نیاز های انسان است.نیاز هایی چون خوراک، سرپناه و... اما او برخلاف حیوانات روحی دارد که جز با بی نهایت سیراب نمی گردد.همین امر انسان را در طول تاریخ کاملاً از حیوانات مجزا نموده است. کشور گشایی ها، خونریزی ها، ثروت اندوزی ها، هوسرانی های بی حد و حصر و... در انسانهای زیادی دیده شده است که ذره ای از آنها را در هیچ حیوانی مشاهده نمی کنیم. علاوه بر اینها این روحیه بی نهایت طلبی انسان ها است که خیال او را به هرسو می کشاند و او را درگیر آمال و آرزوهای بلند و طولانی می کند.
فکر می کنم که هیچ کدام از ما نمی توانیم این روحیه بی نهایت طلبی را در درون خود انکار کنیم.
این امر در درون انسان هایی که این میل را در مسیر صحیح آن قرار نداده اند، آنها را به دام حرص، طمع، زیاده خواهی و تجمل گرایی و... می اندازد. او از درون آرزو می کند که صاحب بهترین ها، زیباترین ها، ارزشمند ترین ها، جدیدترین ها و... باشد و تمام تلاش خود را نیز در این زمینه انجام می دهد. چنین انسانی علاقه وافری به جمع آوری اموال و نمایش آنها دارد. پس باید گفت برای مهار میل به تجملگرایی باید میل به بی نهایت در درون آدمی مسیر صحیح خود را بیابد.
اما سؤال این است که خداوند چرا این کشش درونی را در وجود انسان قرار داده و چرا این میل در خیلی از انسان ها، باعث بروز چنین مشکلاتی می گردد؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: عالم ماده عالمی است که از همه نظر محدود است و مفهوم بی نهایت به هیچ عنوان در آن صدق نمی کند. دنیا از نظر زمان محدود است، از نظر مکان محدود است، از نظر ماده محدود است و... پس چگونه می توان از یک امر محدود، بی نهایت را طلب کرد؟ همین امر نشان می دهد دستیابی به بالاترین ثروت ها و تجملات، هرگز نمی تواند میل به بی نهایت طلبی را در انسان سیراب کند.
به راستی اگر انسان به این حقیقت پی ببرد و آن را باور کند او بی نیاز از مادیات می گردد و به دنبال سرچشمه ای می گردد که بتواند بینهایت زیبایی، قدرت، ثروت و... را بر آن منطبق نماید و این همان روح حریت و آزادگی است. آزادگی از مادیات، آزادگی از وابستگی به دنیا و...
آری خداوند این میل ارزشمند را در درون آدمی قرار داده است تا تا با مدد از آن به بلند ترین درجات معنویت برسد، خدایی شود، به دنبال فضائلی چون علم، تقوا و معرفت نسبت به پروردگار باشد. این میل او را از وابستگی به دنیای محدود و متناهی می رهاند و سبب دلبستگی او به آخرت نامتنهای و نامحدود می گردد.
اندیشیدن در این موضوع انسان را از درافتادن در دام گناهان بزرگ و آرزوهای طولانی و اندیشه های باطل و دلبستگی های بی ارزش و کم ارزش (چون تجمل گرایی)باز می دارد و او را بزرگ می کند و وسیع...
آری این علایق، آرمان ها، اهداف و آرزوهای ماست که ارزش ما را تعیین میکند. به همین جهت است که مولا امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید:
آیا آزادمردی نیست که این لقمه جویده حرام دنیا را به اهلش وا گذارد؟ همانا بهایی برای جان شما جز بهشت نیست، پس به کمتر از آن نفروشید! (نهج البلاغه، حکمت 456)
با این حدیث ارزشمند، بحث از تجملگرایی را به پایان می برم. به امید خدا در مطالب بعدی از دیگر مؤلفه های سبک زندگی اسلامی ایرانی سخن خواهم گفت.
میل به بی نهایت بودن تو همه ی انسانها وجود داره و این دلیلی بر اینه که باور کنیم دنیای دیگه ای وجود داره که انسان تو اونجا بی نهایته. مشکل اصلی اینجاست که خیلی از ماها این چیزهارو میدونیم، اما باور نداریم. دونستن تا باور کردن خیلی فاصله ست. همه ی ما میدونیم وقتی کسی میمیره دیگه جونی نداره که بخوایم ازش بترسیم، اما اگه بهمون بگن، یه شب تا صبح کنار جنازه این مُرده بخواب ... .
مطلب آموزنده ای بود؛ بسیار متشکر.