با سلام در پست های گذشته از شجاعت گفتیم و از
همچنین برخی از آثار شجاعت را بر شمردیم. آثاری چون: بالا رفتن قدرت تصمیم گیری،در راه حق ماندن و حفظ ایمان در شرایط سخت، دفاع از حق و بالا رفتن روحیه انتقاد پذیری
امروز در آخرین بخش از مباحث شجاعت به 4 اثر دیگر آن را در زندگی فردی و اجتماعی انسان اشاره خواهم نمود، اثراتی که بی شک نقشی مهم و حیاتی در شئونات مختلف زنگی ما دارند...
با سلام
از شجاعت گفتیم و اینکه شجاعت یک فضیلت اخلاقی است. امروز به آخرین بخش از بحث شجاعت خواهم پرداخت که عبارت است از اثرات و فواید شجاعت در زندگی آدمی.البته سعی خواهم نمود با مدد از سخنان ارزشمند مولا امیر مؤمنان(علیه السلام)، به بیان این فواید بپردازم. در ضمن به جهت پرهیز از طولانی شدن مطلبم، ان شاء الله آن را تحت دو پست مجزا خواهم آورد...
با سلام
وقتی تصمیم داریم تعریفی از موضوعی داشته باشیم، یکی از تعاریف، تعریف با بهترین مصادیق آن موضوع است. شاید نتوان بالاتر از مولا امیر المؤمنین(علیه السلام) مصداقی برای شجاعت یافت. امروز تصمیم دارم با مدد از کلام و سیره ایشان به این پرسش پاسخ دهم که چه کنیم تا فضیلت شجاعت در وجود ما نهادینه گردد و این که چه کنیم تا از در افتادن در ترس یا تهور ایمن گردیم...
با سلام
گاهی بعضی از ما احساس می کنیم برای نوشتن موضوع نداریم، احساس می کنیم این روز ها برای هر موضوع، کلی سایت و وبلاگ و... در حال تولید محتوا است... اما به نظر من این نگاه متفاوت ماست که می تونه موضوعات جدید و جذاب و غیر تکراری خلق کنه چون قطعاً نگاه هر انسانی به موضوعات یکسان می تونه کاملاً متفاوت باشه...
مسأله وقتی جذاب تر میشه که به مسائل مختلف با چشمان آنهایی نگاه کنیم که نگاهشان سرشار از علم، تجربه و باور های عمیق است... تصمیم دارم طی این پست و پست های آتی به موضوعات مختلفی که شاید در ظاهر تکراری باشد اما با نگاه عمیق و ماورایی مردی نگاه کنم که بی شک جذابیت های خاصی خواهد داشت... با چشمان مردی که عشق حقیقی و آسمانی را تنها می توان با اندیشیدن به او تجربه نمود... مولایم امیر المؤمنین(علیه السلام)...
با مدد از او...
مولای غریبم!
من با یاد تو طوفانی نمی شوم، طوفان می شوم!
اما همین طوفان هم وقتی به مظلومیت تو می اندیشد و صبرت و ایمانت، آرام می شود...
از تو در این شب با برکت که از هزار ماه برتر است، التماس دعا دارم...
با سلام و آرزوی قبولی طاعات
تقوا به عنوان یکی از شاخصه های اصلی انسان مسلمان، همواره در قرآن و سخنان بزرگان مورد توجه است خیلی از ما بارها این آیه شریفه را زمزمه نمودیم که:
اما به راستی تقوا به چه معنا است، متقی کیست؟ شاید اولین معنایی که به ذهن هر کدام از ما خطور کند واژه خدا ترسی است، اما آیا تا به حال به این امر اندیشیده ایم که محدوده این خدا ترسی تا کجاست؟ شاید به بعد فردی آن بیش از ابعاد دیگرش پرداخته باشیم...
یک انسان با تقوا در جامعه چگونه عمل می کند؟ در مراودات کاری و اقتصادی اش و... چه هدف و نیتی دارد؟ در این باره می توان ساعت ها و روز ها مطلب نوشت اما من به سخنان گهربار مولایم اکتفا می کنم که هر جمله اش یک درس زندگی است برای جویندگان...
بیایید مهمان سفره کریمانه اش باشیم با فرازی از خطبه زیبای همام...
حضرت در این خطبه، به زیبایی صفات متقین را بر شمرده اند: متقین کسانی هستند که...
...از آن که بر او ستم کرده بگذرد، به آن که او را محروم نموده عطا کند، و با کسی که با او قطع رحم نموده صله رحم نماید. زبان دشنام ندارد، گفتارش نرم است، زشتیش پنهان، و خوبیش آشکار است، نیکی اش روی آورده، و شرش روی گردانده، در حوادث آرام، در ناخوشیها شکیبا، و در خوشیها شاکر است. بر دشمن ستم نمی کند، و به خاطر محبوبش مرتکب گناه نمی شود. پیش از حاضر کردن شاهد، خود اقرار به حق می نماید. امانت را تباه نمی کند، و آنچه را به یادش آرند به فراموشی نمی سپارد، احدی را با لقب زشت صدا نمی کند، به همسایه نمی زند، به بلاهایی که به سر مردم می آید شادی نمی نماید، در باطل وارد نمی شود، و از حق خارج نمی گردد. اگر سکوت کند سکوتش غمگینش نکند، و اگر بخندد قهقهه نزند، چون به او ستم روا دارند صبر پیشه سازد تا خدا انتقامش را بگیرد.
از خود در رنج است، و مردم از او در راحتند. در امر آخرت خود را به زحمت اندازد، و مردم را از جانب خود قرین آسایش کند. دوریش از آن که دوری می کند محض زهد و پاک ماندن، و نزدیکی اش به آن که نزدیک می شود به خاطر نرمی و رحمت است، دوریش از راه تکبر و خودخواهی، و نزدیکی اش از باب مکر و فریب نیست...
پروردگارا یاریمان کن تا در بعد اجتماعی زندگی هامان با تقوا باشیم...
مولای من!
از تو نوشتن سخت است برایم، دفتردلم سیاه تر از آن است که انشاء تو را بر آن بنگارم...
اما چه کنم که احساسم، در لحظه لحظه زندگی ام دوان دوان به سوی تو می رود و نگاهم بی اراده و بی قرار، نگاه مهربانت را به انتظار نشسته است و مرغ دلم بی محابا به آسمان عشقت بوسه می زند... به خدا قسم که اندیشه نمودن به عالم با اندیشه آسمانی تو، برایم چه زیباست حضرت پدر...
مرا مهمان احساست کن تا مثل همام، مست باور آسمانی ات شوم، تو به او فرمودی: "دنیا آنان(اهل تقوا) را خواست و آنان، آن را نخواستند، به اسارتشان کشید و آنان با پرداخت جانشان خود را آزاد کردند..."
کمکم تا من هم با دنیا چنین داد و ستد کنم...
میلاد مولی الموحدین، امیر المؤمنین، امام المتقین بر عاشقانش مبارک
