عوامل درونی تجمل گرایی بخش نخست: حب دنیا
عوامل درونی
١.حب دنیا: آدمی در این دنیا متولد شده و رشد و نمو داشته پس طبیعی است که نسبت به دنیا و مافیها دارای دلبستگی باشد. اما علاقه به دنیا از دیدگاه انسانها متفاوت است:
- گروهی دنیا را دوست دارند چون آن را مخلوق خدای خویش می دانند. آنها بر این عقیده استوارند که خداوند این همه نعمت را خلق کرده و آن را مُسخّر آدمی قرار داده تا انسان را برای رسیدن به اهداف عالیه یاری رساند. که همانا رسیدن به آن کمالات، مراتب و استعداد هایی است که خداوند در وجود آدمی قرار داده است. اینان با افتخار فریاد بر می آورند که:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست...
این گروه دنیا را هدف نمی بینند بلکه وسیله بسیار خوبی می دانند برای رسیدن به هدف، پس به دنیا به اندازه ای که آنها را یاری رساند تا به اهدافشان برسند، قناعت می کنند و بیشتر از آن را نمی خواهند. حضرت علی(علیه السلام) در وصف دنیای گروه اول می فرماید:" ... همانا دنیا، سرای راستی برای راستگویان و خانه تندرستی برای دنیا شناسان و خانه بی نیازی برای توشه گیران و خانه پند برای پند آموزان است...دنیا تجارتخانه دوستان خداست که در آن رحمت خدا را به دست آورند و بهشت را سود برند..." فرازی از حکمت 131
صحبت های مولایم آنقدر گویا و نورانی است که خجالت می کشم بیش از او چیزی بنگارم تنها به این نکته اشاره می کنم که این گروه چون دنیا را هدف نمی دانند پس به آن وابستگی هم ندارند. پس برای آنها تجملگرایی و جمع کردن زیبایی های دنیا برای نمایش آنها بی معنی است.
- گروه دیگری هستند که دنیا را دوست دارند برای دنیا، دنیا برایشان هدف است و همه تلاششان رسیدن به دنیاست. انسانی که در فطرتش میل به بینهایت دارد اگر در این وادی قرار گیرد، یعنی بی نهایت خواهی و دنیا خواهی با هم در او جمع گردد، دیگر از بدست آوردن دنیا سیر نمی شود. چنین انسانی است که در گرداب تجملگرایی می افتد و تا غرق نگردد دست بر نمی دارد سعدی در باره این گروه می گوید:
گفت چشم تنگ دنیا دوست را
یا قناعت پر کند یا خاک گور
چنین انسانی هرچه از تجملات و زخارف دنیا را به دست آورده چون به اوج هدفش نرسیده، همیشه غمی نهان در سینه دارد و احساس تشنگی دارد که هرگز سیراب نگردد. امام صادق(علیه السلام) درباره این گروه فرموده اند: کسی که تعلق داشته باشد دلش به دنیا، تعلق پیدا کند قلبش به سه چیز: اندوهی بی زوال، آرزویی که به او نرسیده و امیدی که به آن نائل نشود. اصول کافی، ج٢، ص320
پس می توان اینگونه نتیجه گرفت که تجمل گرایی یکی از آثار حب دنیا است که در گفتار معصومین و حکما و بزرگان بسیار مذمت شده است. گرایش و علاقه افراطی به تجملات، وابستگی و دلبستگی به دنیا را در انسان تشدید می کند و آثار سوئی را به دنبال دارد. آثاری چون ترس از مرگ، بی علاقگی به عبادت، اندوهی همیشگی به واسطه آنکه روزی باید از آنچه جمع کرده جدا گردد، دین فروشی و...
فقط درباره حب دنیا و دین فروشی یک مثال می آورم:
30 هزار دینار مبلغی بود که یزید به خواص کوفه داد و دینشان راخرید،هر دینار آن زمان، 4.5 گرم طلا بود، قیمت هر گرم طلا به پول امروز می شود: 97 هزار تومان، این یعنی: 30 هزار دینار به پول امروز می شود 13 میلیارد تومان!
اگر ما به جای آنها بودیم چه می کردیم؟ آیا مدافع حسین(علیه السلام) بودیم یا...؟!! قیمت وفاداری ما نسبت به مولایمان امام زمان (روحی فداه) چه قدر است؟ اگر ریشه های کوچک حب دنیا را که با بذر تجملگرایی در درونمان به وجود آمده قطع نکنیم شاید آنقدر محکم گردد و درخت حب دنیا تناور، که روزی دین و باور خود را نیز بفروشیم...
پس بیائیم به خاطر خودمان هم که شده،به خاطر باورهای ارزشمندمان، به خاطر مولای مهربانی که همواره برای ظهورش دعا می کنیم، به خاطر قلبی که خودش فرمود حرم الله است، و به خاطر آرامش درونی مان، این سبک زندگی غلط را که غرب ناجوانمردانه به ما دیکته نموده است اصلاح کنیم...
در نهایت به حدیث بسیار زیبایی از امام صادق اشاره می کنم تا حسن ختام بحثمان باشد: کسی که صبح کند و شام کند و حال اینکه دنیا بزرگترین هَمّ او باشد، قرار دهد خدا فقر را در بین دو چشمش؛ و در هم کند کار او را؛برخوردارنگردد از دنیا مگر آنچه قسمت شده است برای او. و کسی که صبح و شام کند در صورتی که آخرت بزرگترین هَمّ او باشد، قرار دهد خدا بی نیازی را در دل او، و گرد آورد برای او کارش را" اصول کافی، ج٢، ص 319
از خداوند مهربان بی نیازی و آرامش را برای همه مومنین آرزو می کنم....
ان شاءالله در پست بعدی به دیگر عوامل درونی میل به تجملگرایی اشاره می کنم.