وادی ایمن

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهار» ثبت شده است

 

گفتم: بهار نزدیک است اما چرا درختان، در سردترین ایام سال برهنه اند و نیازمند؟

گفت: تا در زمستانِ سختِ مصائب و شدائد، به فقر و نداری ات باور نکنی، بهار به تو لبخند نخواهد زد...

گفتم: ای کاش کمی هم به خاطر برگ ریزان دلم، غصه می خوردم شاید بهار به من هم لبخند می زد...

 

وادی ایمن نوشت: پیشاپیش نوروز مبارک، حالِ دل هایتان بهاری

  • وادی ایمن